سوداگر انه

سودای یک سوداگر

سوداگر انه

سودای یک سوداگر

این سفر همره تاریخ به جا می ماند !!!

 

Freedom

 

((  این سفر همره تاریخ به جا می ماند ))

نتوان گفت که این قافله وا می ماند

خسته و خفته از این خیل جدا می ماند

این رهی نیست که از خاطره اش یاد کنی

این سفر همره تاریخ به جا می ماند

دانه و دام در این راه فراوان اما

مرغ دل سیر ز هر دام رها می ماند

می رسیم آخر و افسانه ی وا ماندن ما

همچو داغی به دل حادثه ها می ماند

بی صداتر ز سکوتیم ولی گاه خروش

نعره ی ماست که در گوش شما می ماند

بروید ای دل تان نیمه که در شیوه ی ما

مرد با هر چه ستم هر چه بلا می ماند

پ . ن : امروز ۱۸ تیر ٬ درست ۷ سال از حادثه کوی دانشگاه می گذره ... بهتری که یادی از جوونایی که تو ۱۸ تیر ۷۸ جون خودشون رو از دست دادند بکنیم ... بعد نیست به این وبلاگ سر بزنید ~~~> شهید کوی دانشگاه

صحنه ئ غریب زندگی

 

گاهی وقتها خیلی از ترانه ها اینگار دارند با آدم حرف می زنند ، دارند

 آدم نصیحت می کنند شاید ترانه پشت صحنه هم از جمله  همون ترانه ها

 باشه ،امیدوارم از این ترانه خوشتون بیاد:

 

توی صحنه ئ غریب زندگی

هممون در نقش یک بازیگریم

با همیم  توی بازی های روزگار

 از درون هم ولی بی خبریم

زندگی تولد یک خاطره است

 انگاری شروع یک نمایش

کاشکی از دنیای این خاطره ها

 سهم ما تموم خوبی ها بشه

توی پشت صحنه ئ دنیای ما

خوبی و بدی می مونه یادگار

زندگی برای ما یک خاطره است

 از تمام قصه های روزگار

بهتر به قلبامون دروغ نگیم

 زندگی هر طور که باشه میگذره

من وتو مسافریم تو این روزا

 مثل خورشیدتو نگاه پنجره

هممون پشت نقاب صورتک

همیشه از صبح تا شب قایم میشیم

 واس پنهون کردن گریه هامون

 روی قلب و روحمون خط می کشیم

اگه باز از روزگار دلت گرفت

 لحظه ها، ثانیه ها ابری شدن

بیا با من ،بیا با من

توی پشت صحنه ئ دنیای ما

خوبی و بدی می مونه یادگار

زندگی برای ما یک خاطره است

 از تمام قصه های روزگار

 

 

التماس دعا