سوداگر انه

سودای یک سوداگر

سوداگر انه

سودای یک سوداگر

حرفی برای تو ... متنی برای من

برای اعتراف به کلیسا می روم


رو در روی علف های روییده بر دیوار کهنه می ایستم


همه گناهانم را یکجا اعتراف می کنم


بخشیده خواهم شد به یقین


علف ها بی واسطه با خدا سخن می گویند

- - - - -- - - - - -- - - - - - -- - - - - - -- - - -- - -  -- -  -- - - -

سلام به همه ی دوستای خوب و عزیزم ...

شاید اونایی که میان اینجا منو به خوبی نشناسن ...

ولی خوب می دونم که چند تا از دوستای قدیمی هستن که میان اینجا و منو

هم میشناسن ...اومدم که اگه خدا بخواد شروع کنم دوباره ...

از همین الان بگم مثل همون روزای قدیم آپ دیت ها طولانیه و هرکسی می تونه

همون متنی رو بخونه که دوست داره ...

-         - -- - - - - -- - - - - - - - - - - - - - -- - - -

پارازیت  :

از آن روز که قرار بود بیایی و نیامدی


تا همین امروز که
قرار نبود بیایی و آمدی


چه بر من گذشت بماند ...!!!!!!

- - -- -- - -  --  -- - - -- - - - - - - - - --- - - - -  -- - -

نیایش کده :

آه خدای خوب من ...
خدای خیلی دور , خدای خیلی نزدیک
هم با تو احساس آشنایی می کنم و هم غریبگی ...
و تمام این عیب ها از منست , ازدرون من ,

آنان که بهشتت را پیش رویم به تجسم می کشند که فلان است و بهمان تا خوب باشم

 چه ساده انگارند که نمی دانند خوب بودن در پیشگاهت لذتیست وصف نشدنی

و غیر قابل قیاس و آنانکه که جهنم را به فجیع ترین شکل به ذهنم مصور می کنند که

 خطایت را پاسخی جز این نیست شاید نمی دانند بد بودن در پیشگاه تو , خود الیم ترین

 و سخت ترین عذابیست که وجودش را تصور می توان کرد ...
من میوه های خوشمزه بهشت را نمی خواهم و از شیر و عسل هم خوشم نمی آید با حوریان مناسبتی ندارم که خود معشوقی دارم هزاران بار زیبنده تر ودلفریب تراز تمامیشان
قصر های بزرگ و زر و سیم نمی خواهم که اتاقی کوچک با کتابخانه ای ساده مرا بس است
من خوب بودن را , ( که معنایش باتو بودن وحل شدن در حضور توست )به تمامی اینان

 ترجیح می دهم تا زنده ام با منی وبا توام ومی دانم پس از مرگ نیز دستم را رها نخواهی کرد قوت قلب منی
حضورت و یادت آرامش بخش منست
ذهنم را نباید بیش از این درگیر اما و اگرها کنم ..
پاداشی برای خوب بودن , جز خوب ماندن , نمی خواهم
اگر اشتباه کردم و لغزیدم از راهی که با تو می روم ، دستم را بگیر و جهنم را وعده ام نده
آفریده توام , نه غریبه و تو خود خوب از درون من آگاهی ...

- - -- - - -- -  - - - -- - -- - - - - - -- --  - - - -- - --

نانوشته ها:

عشق تو پنجره ایست رو به سوی خورشید


گرمی زندگیم همه زین پنجره است


خا طرت آسوده قدر این پنجره را می دانم...

- - - - - - - - - -- - - -- - - - - - - - - - -- - - - - - - - - -

 

پس نوشته ها :

برای نقد کردن چکی دیگر


               
که روی آن نوشته بود:" دوستت دارم"


تمام شهر را زیر پا کردم


             
نمی دانم شاید روزی نمایشگاهی دایر کنم


از این چک های بی محل در وجه حامل!!

- - - - - - -- - - - - - - - - - - - - - -- - - -- - - -

داستانک :

با وفا ترین همسر

 

از شیوانا عارف بزرگ پرسیدند وفادارترین مردی که دیدی که بود؟ او گفت:

" جوانی که هنوزازدواج نکرده بود و هنوز نمی دانست همسرش کیست و چه

 شکل و قیافه ای خواهد داشت اما با این وجود هرگاه با دختری جوان برخورد

می کرد شرم و حیا پیشه می کرد و خود را کنار می کشید. او وفادار ترین مردی

 بود که در تمام عمرم دیده بودم!"

-       - - - -- --  - - - -- -- - -- - - -- - - - -

مشاجره :

آ ن ترک شیرازی !!!

حافظ :

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

 

صائب:

اگر ان ترک شیرازی به دست ارد دل ما را

به خال هندویش بخشم سرودست و تن و پا را

هر انکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد

نه چون حافظ که می بخشد سمر قند و بخارا را

 

شهریار :

اگر ان ترک شیرازی به دست ارد دل ما را

به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را

هر انکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد

نه چون صائب که می بخشد سرودست و تن و پا را

سرو دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند

نه بر ان ترک شیرازی که برده جمله دل ها را

سوداگر :

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا

به خال هندویش بخشم  سرو دست و تن و پا

و تمام روح و اجزا و سمرقتد و بخارا را

هر آن کس چیز می بخشد به سان من نمی بخشد

که من بخشم بسان مرد ز مال خویش و آن ها را

----- - - -- - - - - - --  -- - -- - - - - -- -- -

اختتامیه :

من اه می کشم و تو پشت سر هم مینویسی


از همه چیز شعر می سازی حتی سلام های سرسنگینم


و خداحا فظی هایت که همیشه بی جواب می ماند


من دیگر خسته شدم


از این همه حرفهای تکراری


از این همه...... بگذریم


نمی دانم


چرا


دلم,دیگر به چشمهای کسی بند نمی شود؟؟؟؟

-         - - - - - - -- - - - - - - -- - - - - - --- -- - - --  --  -

خوب اینم از امروز ...

نمی دونم خوشتون اومد یا نه ...

 

موفق و شاد و همیشه سر حال باشین ...

تا یادم نرفته وفات امام علی ( ع ) رو بهتون تسلیت می گم ...

امیدوارم که منو هم دعا کنید...

تا دیداری دوباره ...

یا علی

نظرات 21 + ارسال نظر
گلبهار یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 13:22

من اول
سلام ..
خوب میشناسمت..
موفق باشی ...
باز میام
فعلا..

.... یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 14:03 http://...

سلام
شاید نشناسی ولی من می شناسمت .
هیچ وقت نمی گم کی هستم
ولی یه چیزی بگم خدمت شما:
به هیچ دختری دل نبند.
در ضمن شهادت امام علی (ع) فکر کنم جالب تر باشه تا وفات آن حضرت !!!! قصد جسارت نداشتم
بای

سوداگر یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 19:11

سلام آقا یا خانم ........ برام مهم نیست که کی هستین ...

هر کسی هستین خوش اومدین به این وبلاگ و قدم رنجه

کردی ... جسارتی در کار نیست ولی من وفات رو بیشتر

می پسندم ... این نظر منه ... خیلی معذرت می خوام ....

اگر هم شما منو خوب میشناسی باید بدونی که من خیلی

کم پیش میاد که از کلمه شهادت یا شهید استفاده کنم ...

موفق و پیروز باشی ...یا علی

عروسک کوکی دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:41

سلام!
به یاد قدیمااااااااا...

یادش بخیر!...

چه روزایی بود روزا و ساعتایی که میومدم اینجا...


باهات موافقم ٬بهشت و جهنم بهونه است ٬مهم لذت با خدا بودنه.....

«و خدا جبران تمام نداشته های من است...»

.....

عشق تو پنجره ایست... ... ...

چقدر آشنا!!!


اول همه دفترهام بعد از اسم خدا با متنی آغاز میشه که آخر یه عالمه نوشته ی بی انتهاست!!!
....
پس نوشته ها :....>چک٬ نمایشگاه٬ وجه حامل و ...

استفاده از کلمات امروزی زیبا و جذابش کرده...

عالییییی بود...

....

مشاجره قشنگی بود...
اگه نظر منو بخوایی میگم شهریار جوابش جالب تر بود...
جواب تو قانع کننده بود٬ اما به نظرم رو مصرع آخرش یکم بیشتر کار کنی زیباترم میشه ...

....
اختتامیه فوق العاده ای بود...فکر می کنم همه ی احساستو توی این شعر خرج کردی...
....




به امیداینکه روحانی بودن شب قدر و فراموش نکنبم...
و آنقدر نور نوشیدم که باران شدم!

التماس دعا...

یه سرم به وب ما بزن ....نظر یادت رفته!

علی سه‌شنبه 2 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 17:20 http://www.harfekhodemooni.blogfa.com

سلام....
۱- از این که به من سر زدی ممنون
۲- من نمیشناسمت به قول خودت یه غریبه هستم ولی حالا که اومدی خوش اومدی ولی چه آپ بلندی داشتی اما قشنگ بود
موفق باشی.

فاطیما پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:11 http://www.royaye0parvaz.blogfa.com

سلام بازم اومدم .. خوندم .. فکر کردم و مینویسم ..

جالب بود ولی گذشته های پارازیت گذشت ..

خاطراتی به جا ماند بس سیاه ... فقط همین .!!
________________________________
نیایش کده..

آفریده توام , نه غریبه و تو خود خوب از درون من آگاهی ...

عوض شدم .. خیلی..
_______________________________
نا نوشته ..

امیدوارم قدر بدونی.

در مورد پس نوشته ها باید بگم که :

به نظر من دیگه کلمه ی " دوستت دارم " حتی به اندازه ی یک

کاغذ باطله هم ....

زیادی و از سر رفع تکلیف گفتن .. ارزش این کلمه رو خیلی

کمتر از اونی که باید باشه کرده ..!!
__________________________

من دیگر خسته شدم

از این همه حرفهای تکراری

از این همه...... بگذریم

نمی دانم

چرا

دلم,دیگر به چشمهای کسی بند نمی شود؟؟؟؟

همه چیز رو خودش گفته !!
__________________________

اگه چیزی مبهم بود ..سعی نکن ..

تا دیداری دوباره .

فعلا..

نوید پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 17:13 http://navidsh.orq.ir

سلام شهید یا متوفی (هر کدوم خودت بخوای
گفتی بیا اومدم
موفق باشی
پیش ما بیا همین

حسن پور پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 21:26 http://www.colack479.blogfa.com

سلام
خیلی خوب بود
ممنون از بابت نظرتون

سنگی که طاقت ضربه تیشه را ندارد
تندیسی زیبا نخواهد شد از زخم تیشه
خسته نشو، که وجودت شایسته تندیسی زیباست

باز هم به ما سر بزنید

واحدی پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 23:45 http://www.my-ghasedak.blogfa.com

سلام
مرسی که به وبلاگ من سر زدی . گرفتارم برام دعا کن

نوید جمعه 5 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 20:14 http://navidsh.orq.ir

خب همه شا نخوندم بماگ اسکای حال نمیده راستی بلاگفا کار کردی یا نه من لینکت می کنم و امیدوارم تو هم این چنین کنی از خودت برام بنویس من زیاد تو اینترنت نیستم واسم نظر خصوصی بده من خیلی پررو ام خب تحملم کن پیشم بیا من الان حالم خوبه البته اگه تو خوب باشی همین چیزی دیگه که نمیخوای واست متین میذارم بازم همین

دختر مشرقی یکشنبه 7 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 00:07

سلام.ممنونم.داداشی.منو به یاد قدیم انداختی.........منظورمو حتما درک کردی.............یادش بخیر............یادش بخیر.دلم برات تنگ شده ......سلام برسون .شاد باشی....دایی هم نشدی ....نماز و روزتم قبول.............التماس دعا............

زیبای خفته دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 http://www.soo-sooye-noor.blogfa.com

سلام
خوبی؟
من خوب میشناسمت .. تو رو نمیدونم


زیبای خفته دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:26 http://www.soo-sooye-noor.blogfa.com

وبلاگت مبارک
البته هر چند که سالهاست مینویسی و هنوز هم پا بر جایی و پا بر جا بمانی
وبلاگهای قبلیتو میخوندم و خوشحالم که سوداگرانه رو راه انداختی
عالی مینویسی

زیبای خفته دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:27

نیایش کده رو خیلی جالب نوشتی


سحرگاهان که شبنم آیتی از پاک بودن را به گلها هدیه

میبخشد ..

به آن محراب پاکش

آرزو کردم برایت

خوب دیدن .. خوب بودن ..خوب ماندن را ...

زیبای خفته دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:28


مشاجره جالبی داشتی...
شهریار قشنگ گفت و تو قشنگر (البته اگه خودت گفته باشی ..)
روشو کم کردی ...


نمی دانم

چرا

دلم,دیگر به چشمهای کسی بند نمی شود؟؟؟؟


موفق و سر بلند باشی
بای

محمد پوریعقوبی سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 13:33 http://www.mp6729.blogfa.com

سلام خوبی
چه خبر
معضرت که دیر اومدم
خوب یک مقداری هم سرم شلوغه و هم خسه هستم
خوب منتظر حضورت هستم
به امید دیدار و سلامی دوباره خدا نگهدار

محمد پوریعقوبی سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 22:15 http://www.mp6729.blogfa.com

سلام خوبی
نوشته هایت خیلی عالی است

کسی که می نویسد سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 18:58 http://www.darooneman.blogfa.com

سلام....
من آپ هستم....
حتما" از حضور گرمت خوشحال می شم...

آتنا دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 14:28 http://partenon.blogsky.com

سلام
فرمودید بیا خدمت رسیدم ادای احترام کنم.

خسته نباشی مثل همیشه زیبا

FOCHOOST دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 18:30

از کوزه همان برون تراود که در اوست
تو فکر میکنی غمگین نیستی یا شایدم خودتو گول میزنی
حتماَ ته دلت یه چیزی هست

گلبهار دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 15:13

گم شدم .. یهو اینجا رو دیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد